مشاوره مالی، نیازها و اهداف سازمان را مورد بررسی قرار داده و با توجه به این موارد، راهکارهایی مناسب برای هر شرکت و واحد مالی آن کسب و کار ارائه می دهد.
یک مشاور مالی با توجه به دغدغههای کسب و کار شما میتواند بر اساس دانش و تجربه خود، از وقوع آسیبهای مالی جلوگیری کند.
بسیاری اوقات، عدم توجه به اهمیت داشتن یک مشاور مالی باعث از دست رفتن سرمایه و منابع میشود.
مشاوران مالی باید دارای تحصیلات و مدارک مرتبط با امور مالی باشند و تجربه کافی داشته باشند، تا در مسائل پیچیده بهترین راهکارها را ارائه دهند.
صداقت و اخلاقیات صحیح نیز از ویژگیهای اساسی مشاوران مالی است.
آنها باید به خوبی نیازها و اهداف شما را درک کنند و راهکارهایی ارائه دهند که با این نیازها و اهداف سازگار باشند.
ارتباط موثر با مشتریان نیز از دیگر مهارتهای ضروری آنهاست.
انتخاب یک مشاور مالی برای هر شخص، بستگی به نیازها، اهداف، و شرایط مالی او دارد.
در حال حاضر با توجه به وضع اقتصادی حاکم بر کشور گاهی اوقات وضعیت مالی برخی اشخاص، نهادها و شرکتها دچار پیچیدگیهای خاصی میشود.
در این حالت بهتر است از تخصص مشاوران مالیاتی برای کاهش میزان مالیات استفاده شود.
البته خدمات مشاوره مالیاتی برای هر مالیاتدهندهای، بسته به وضعیت مالی آن، متفاوت است.
“امروزه اهمیت مشاوره مالی برای شرکتها، کمتر از تبلیغات و بازاریابی نیست!”
با توجه به تعدد و پیچیدگیهای قوانین مالیاتی، فهم و درک مالیات برای افراد عادی و کسانی که سررشتهای از آن ندارند، کمی دشوار بهنظر میرسد.
ازین رو تنظیم صورتحساب های مالی به شکلی دقیق از اهمیت بالایی برخوردار است.
سازمان، نهاد یا شخصی که از قوانین مالیاتی شناخت ندارد، منابع مالی زیادی را در زمینه پرداخت مالیات از دست خواهد داد .
مشاور مالیاتی فردی است که علاوه بر داشتن دانش حسابداری مالیاتی، به قوانین حقوق مالیاتی هم تسلط کامل دارد و کار ساده کردن فرایند محاسبه و پرداخت مالیات را برعهده دارد؛ لذا به مشاور مالیاتی، وکیل مالیاتی هم گفته میشود.
وظایف مشاوران مالیاتی در جلوگیری از هدر رفت منابع مالی و کاهش مالیاتهای پرداختی بنگاههای اقتصادی است.
قوانین مالیاتی سالانه بهروزرسانی میشوند و پیچیدگی های مربوط به خود را دارند که فقط یک متخصص مالیاتی از آنها مطلع است.
ما در ارژن با کادری مجرب درکنار شما هستیم تا منصفانه ترین مالیات پرداختی را داشته باشید.
در یک تجارت کوچک، یک مشاور مالی ممکن است مسئول کل عملیات مالی باشد.
اما در یک شرکت بزرگ، مشاور مالی ممکن است بیشتر در زمینه خاصی از امور مالی، مانند گزارشگیری مالی یا مدیریت نقد، تخصص داشته باشد که می بایست راهکارهای زیر را ارائه نماید:
مشاور مالی باید از الزامات قانونی و نظارتی آگاهی کامل داشته باشند.
تغییرات در قوانین، اعلامیه های حسابداری و مالیاتی می تواند تأثیر قابل توجهی بر وضعیت مالی یک سازمان و نحوه مدیریت امور مالی آن داشته باشد.
کشورهایی در خاورمیانه، مانند: ایران، عربستان و کشورهایی که عمده درآمدهای آنها از طریق منابع طبیعی و درآمدهای غیر از مالیات های مستقیم می باشد، دولت هر گونه که خود صلاح بداند، معافیت های مالیاتی را اعمال می نماید.
درحالی که در کشورهایی که درآمدهای آنها بر پایه درآمدهای مالیاتی استوار است، دولت باید به مردم پاسخگو باشد، به همین دلیل مالیات شفاف تر و معافیت های مالیاتی کمتر است.
در شرایط کنونی، از یکسو کم شدن درآمدهای نفتی دولت و تحریمهای صورت گرفته علیه ایران، دولت را بیش از پیش متکی بر درآمدهای مالیاتی نموده و از سوی دیگر معافیتها مالیاتی که در قانون مالیاتهای مستقیم وجود داشته، بسیار گسترده می باشد، که دولت سعی در کم کردن این معافیتها دارد.
با وجود استثناعاتی که در قوانین مختلف تجارت و کسب وکار، خصوصا قانون مالیاتهای مستقیم وجود دارد استفاده از مشاوره برای دیدن زوایای مختلف معافیت های مالیاتی، که میتواند به هر کسب و کار تعلق گیرد بسیار ضروری است.
معافیتهای مالیات بر درآمد، شامل چه اشخاصی نمی شوند؟
اشخاص مشمول ماده ۱۴۵ قانون، بابت سود های مجاز کدام دسته هستند؟ و …
سه رکن اساسی سازمان یعنی “ساختار سازمانی”، “فرایندهای سازمان” و “سرمایه های انسانی” نقش بسیار مهمی در راهبری بهینه موسسه ها دارد.
ساختار سازمانی، محوری است که بنای تعامل نیروهای انسانی با یکدیگر و اساس روابط کار را تعیین میکند.
سطح تعارض، چالشها، پیچیدگیها، رسمیت و میزان روابط غیررسمی و روحیه کارهای تیمی از طریق ساختار تعیین میگردد.
اینکه چه نیروهایی با چه ویژگیها و مهارتهایی در چه جایگاهی مورد استفاده قرار گیرند پاسخی است که طراحی یک ساختار مناسب به مدیر میدهد.
ازاینرو؛ داشتن یک ساختار مناسب و معطوف به اهداف سازمانی میتواند کمک بسیاری به پیشرفت بهتر کارها و راهبری سازمان بهمنظور تحقق اهداف استراتژیک آن داشته باشد.
سازمان بدون ساختار سازمانی بیمعنا و بیهویت است! ساختار نه تنها شکل رسمی سازمان را نشان میدهد، بلکه به واسطه تاثیرگذاری روی رفتار کارکنان، شکل غیررسمی سازمان را هم تعیین میکند.
چینش منابع انسانی، علاوه بر معین کردن الگوی تقسیم کار و همکاریهای درونسازمانی، تعیینکننده نحوه مواجه سازمان با محیط بیرون و فرصتها و تهدیدهای نهفته در آن است.
به همین دلیل اصلاح و طراحی ساختار سازمانی باید با در نظر گرفتن استراتژی سازمان و همگام با آن باشد.
با اینوجود تلاش برای بازآفرینی سازمان و بازطراحی ساختار آن غالباً در شکستن یک پست سازمانی در چند واحد جدید یا بهروزآوری شرح شغل و شرایط احراز شغل محدود میشود.
تغییراتی از جنس منابع انسانی برای اصلاح ساختار لازم است، اما کافی نیستند و طراحی ساختار نیز فقط به جنبههای منابع انسانی محدود نمیشود.
تجدید ساختار استراتژیک، بحران های مالی را کاهش می دهد و هم زمان با کاهش تنش بین اعتباردهندگان و سهامداران شرکت، در جهت تسهیل حل و فصل سریع یک بحران به کار می رود.
اتخاذ تصمیم در مورد بازسازی فعالیت های یک شرکت ممکن است طیف گسترده ای از فعالیت ها از جمله خرید، واگذاری خطوط کسب و کار و دارایی، کسب سهام کنترلی در شرکت های دیگر، تغییر در ساختار سرمایه ای و مهندسی مالی و همچنین فرآیند مهندسی مجدد به منظور بهبود کارایی و اثربخشی شرکت را در برگیرد.
در اصلاح ساختار بدهی ها، تعهدات اعتباری شرکت در طول مدت زمان بیشتر و به بازپرداخت مبالغ کوچکتر تبدیل می شود.
خدمات اصلاح ساختار شرکتی مشتمل بر اصلاح ساختار دارایی ها و ساختار بدهی ها می باشد، نظیر:
بسیاری از کسبوکارها پس از دنبال کردن استراتژی رشد و تحقق اهداف موردنظرشان در قالب شرکت های هلدینگ به ادامه فعالیت میپردازند.
این روند یک چالش جدی به همراه دارد، تبدیل یک شرکت با یک فعالیت اقتصادی واحد به یک شرکت هلدینگ به خودیِ خود رخ نمیدهد و شرکتهایی که قدم در چنین مسیری میگذارند، باید برای ادامه راه تصمیمهای متفاوت و دشواری درباره طراحی هلدینگ اتخاذ کنند.
متاسفانه مدیران و صاحبان بنگاههای تجاری اغلب تفاوت میان یک کسبوکار و یک گروه صنعتی را نادیده میگیرند، یا تصمیمگیری در قالب هلدینگ را بهسادگی همان تصمیمات یک کسبوکار میپندارند.
اکنون با انبوهی از هلدینگها و گروههای صنعتی مواجه هستیم که پس از مدتی به دلایلی از جمله اتلاف منابع یا رشد نسنجیده با چالشهای جدی روبرو میشوند و از فعالیت در قالب یک گروه صنعتی، تنها نام هلدینگ را یدک میکشند.
بخش اصلی تجارب ما در ارژن در مشاوره مدیریت متمرکز بر مسائل مرتبط با شرکتهای هلدینگ بوده است که دراینجا به موضوعاتی از قبیل تدوین استراتژی رشد، اصلاح نظام حکمرانی یا طراحی فلسفه سرمایه گذاری در شرکت های می پردازیم.
فرایند محاسبه بهای تمام شده مهمترین ابزار در اختیار مدیریت است تا با استفاده از آن بهای تمام شده محصولات و خدمات را محاسبه و کنترل مناسبی بر روی هزینه های مواد، دستمزد و سایر هزینه های تولید و یا خدمات اعمال نماید.
به شرح زیر است:
حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده، زیرشاخه ای از حسابداری است که اطلاعات مرتبط با بهای تمام شده محصولات را جهت اخذ تصمیم های مدیریتی، فراهم می نماید.
چنین اطلاعاتی، به هدایت منابع مالی واحد تجاری، قیمت گذاری صحیح و مدیریت بهای تمام شده و هزینه ها، کمک می کند.
یکی از مسایلی که در همه صنایع همواره اهمیت دارد، تعیین قیمت تمام شده محصولات با در نظر گرفتن کل چرخه تولید این محصولات است که معمولا به دلیل پیچیدگی های فرایند تولید و نیز عدم وجود زیرساخت های نرم افزاری مورد نیاز، به درستی انجام نمی پذیرد.
محاسبه بهای تمام شده از نیازهای ضروری و اساسی هر واحد سازمانی با هدف قیمت گذاری منصفانه و دقیق محصولات و خدمات و یا اهداف پاسخگویی و مباشرتی مدیریت در حفظ منافع ذینفعان می باشد.
تعیین قیمت تمام شده دقیق، می تواند به تصمیم گیری جهت مدیریت منابع مورد استفاده، بهینه سازی ترکیب و ساختار هزینه های تولید محصولات، کمک نماید.
عملیات تعیین بهای تمام شده را هزینه یابی یا بها یابی گویند، که از طریق سیستم ها و تکنیک های هزینه یابی صورت می گیرد.
در دو دسته قابل طبقه بندی هستند:
روشهای سنتی محاسبه بهای تمام شده مبتنی بر حجم یا به عبارتی مقدار تولید است.
حال آنکه با توجه به گستردگی صنایع و عدم امکان لحاظ نمودن سایر متغیرهای تاثیر گذار در فرایند تولید مانند زمان، کیفیت و پیچیدگی فرایند تولید، محاسبه بهای تمام شده بر اساس این تکنیک اساساً امکان پذیر نیست و در صورت اندازه گیری، از دقت لازم برخوردار نیست.
تکنیک های نوین در پاسخ به پیچیدگی های محیط عملی توسعه یافته اند.
این روش های نوین سعی دارند با توجه به عوامل دیگری (غیر از مقدار) نظیر زمان، کیفیت و پیچیدگی فرایند که بر پیچیدگی محصول تأثیر دارند، دقت و مرتبط بودن اطلاعات بهای تمام شده را افزایش دهند.
تعاریف بسیاری از حاکمیت شرکتی وجود دارد طبق گفته سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) حاکمیت شرکتی مجموعه ای از روابط بین مدیریت شرکت، هیأت مدیره آن، سهامداران و سایر ذینفعان است.
حاکمیت شرکتی، ساختاری را فراهم می کند که از طریق آن اهداف شرکت تعیین شده و ابزار دستیابی به این اهداف و نظارت بر عملکرد تعیین می شود.
این ساختار خود باید انگیزه های مالی را برای مدیران جهت پیگیری اهدافی که به نفع شرکت و سهامداران است را فراهم نماید.
البته ساختار حاکمیت شرکتی به اشکال و صور مختلف قابل پیاده سازی است که به ساختار سازمان و نوع فرهنگ غالب بستگی دارد.
در ادبیات سازمانی دو مفهوم عمده، متفاوت و مکمل برای بقا و پیشرفت سازمان ها بررسی می شود.
مفهوم اول مدیریت سازمان و دیگری حاکمیت است.
از عوامل اصلی بهبود کارآیی اقتصادی، نظام حاکمیت شرکتی است، دربرگیرنده مجموعه ای از روابط بین مدیران، سهامداران و سایر گروه های ذینفع است و ساختاری را فراهم می کند که از طریق آن هدف های بنگاه تنظیم و وسایل دستیابی به اهداف و نظارت بر عملکرد تعیین می شود.
فلذا،حاکمیت شرکتی بیش از هرچیز، حیات بنگاه اقتصادی را در بلند مدت هدف قرار می دهد و می کوشد تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمان ها محافظت کند.
برای رسیدن به یک نظام حاکمیت شرکتی خوب، تشریح نقش هیات مدیره، کسب اطلاعات بهتر از شرکت، نظارت بر استراتژی شرکت و بهبود مدیریت ریسک گام موثری در راستای بهبود حاکمیت شرکتی است.
در گام اول باید هیات مدیره شرکت متعهد به افزایش پایدار ارزش شرکت در میان مدت و بلند مدت باشد.
مطابق با مفاد ماده۳ دستورالعمل حاکمیت شرکتی، هیات مدیره باید نسبت به ایجاد، استمرار و تقویت سازوکارهای اثربخش اقدام نماید.
منشور هیات مدیره قواعد مربوط به اخلاق و رفتار حرفه ای اعضای هیات مدیره شرکت را تعیین می کند،
این منشور مشتمل بر استانداردهای مربوط به رفتار اعضای هیات مدیره از جمله موارد ذیل خواهد بود:
برخی از موارد دیگر که باید در منشور هیات مدیره به آن پرداخته شود :
نظام جامع مالیاتی و تشخیص و وصول صحیح درآمدهای دولت، در هر حکومتی، به عهده سازمان امور مالیاتی آن کشور است.
سازمان امور مالیاتی ایران، به منظور یکپارچه کردن و افزایش توان نظام مالیاتی کشور به صورت سازمانی مستقل و دولتی، تحت نظارت وزارت امور اقتصادی و دارایی تشکیل گردید.
شرح وظایف و اختیارات سازمان امور مالیاتی کشور را میتوانید در آئین نامه اجرایی بند الف ماده۵۹ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی کشور مطالعه فرمائید.
یکی از مهمترین وظایف سازمان امور مالیاتی، تشخیص، مطالبه و وصول مالیات به روش های معمول و یا انجام عملیات اجرایی و طرح دعوا در محاکم است.
پس از صدور و ابلاغ برگ تشخیص مالیاتی به مؤدی، وی میتواند ظرف سی روز پس از ابلاغ، شخصا یا توسط وکیل تام الاختیار، به برگ تشخیص مالیاتی اعتراض کند.
این اعتراض به مسئول پرونده وی در اداره مربوطه تحویل شده و پس از ثبت اعتراض توسط مسئول، ظرف سی روز به این مدارک و درخواست رسیدگی میکند.
در صورت پذیرش اعتراض نسبت به تعدیل درآمد و تعیین مالیات، بر اساس مدارک ارائه شده اقدام خواهد نمود.
اما اگر پذیرش اعتراض مؤدی توسط مسئول مربوطه انجام نشد، موضوع در برگ تشخیص درج شده و پرونده به هیئت حل اختلاف مالیاتی ارجاع خواهد شد.
در مرحله اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی، اختیار توافق با مؤدی به رئیس گروه مالیاتی تفویض شده است.
این اختیار جهت جلوگیری از ورود پرونده ها به هئیت های حل اختلاف مالیاتی است.
در صوتی که مؤدی و رئیس گروه مالیاتی به مبلغی توافق نمایند، این موضوع صورتجلسه و برگ مالیات قطعی صادر میشود و مؤدی، موظف به پرداخت مالیات است.
اگر برگ تشخیص مالیاتی ابلاغ قانونی شده باشد، مؤدی، بستگان یا خدمتکار وی از قبول برگ تشخیص امتناع ورزند و ظرف سی روز مراجعه ای جهت اعتراض یا توافق صورت نگیرد، در حکم معترض بوده و پرونده به هیئت حل اختلاف مالیاتی ارجاع میشود.
تمامی رای های صادر شده در هیئت های حل اختلاف مالیاتی بدوی قطعی و لازم الاجراست، مگر اینکه مودی مالیاتی و یا مامور مالیاتی، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ رای بدوی، به آن اعتراض نمایند.
میزان مالیات مورد قبول مودی، در زمان اعتراض به رای هیئت حل اختلاف بدوی مالیاتی، به حساب دولت واریز شده و نسبت به مازاد آن اعتراض مودی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
در صورتی که یکی از طرفین به رای هیئت بدوی اعتراض ننماید در مرحله تجدید نظر به اعتراض وی رسیدگی نخواهد شد و فقط به اعتراض معترض در فرجه مقرر رسیدگی میشود.
وظایف شورای عالی مالیاتی به عنوان مرجع عالی مالیاتی، علاوه بر رسیدگی به اعتراض به آراء قطعی هیئت های حل اختلاف مالیاتی تجدید نظر، ارائه مشاوره در نظام مالیاتی کشور به رئیس کل سازمان امور مالیاتی است.
رسیدگی به موارد اعتراض مودی یا اداره امور مالیاتی به رای قطعی هیئت تجدید نظر، در چارچوب قوانین شکلی و بررسی رعایت قانون در رسیدگی های بدوی و تجدید نظر است .
در این مورد شورای عالی مالیاتی حق ورود به ماهیت موضوع و تعیین یا رد مالیات را ندارد.
در صورت احراز تخلف از مقررات قانونی، با نقض رای، پرونده را برای رسیدگی مجدد به هیئت حل اختلاف تجدید نظر مالیاتی هم عرض ارجاع خواهد نمود.
هر گاه مودی به رای قطعی هیئت تجدید نظر مالیاتی اعتراض داشته باشد، مکلف است به میزان مالیات تعیین شده، وجه نقد یا ضمانت نامه بانکی و یا وثیقه ملکی به عنوان تضمین نزد اداره امور مالیاتی بسپارد.
در صورت سپردن تضمین، رای قطعی مالیاتی تا اتخاذ تصمیم در شورای عالی مالیاتی اجرا نمیشود.
در غیر این صورت اعتراض مودی باعث توقف عملیات اجرایی نخواهد شد.
در موارد زیر میتوان از تصمیمات سازمان امور مالیاتی به دیوان عدالت اداری شکایت نمود:
اشخاص ساکن ایران سه ماه و اشخاص ساکن خارج از کشور شش ماه از تاریخ ابلاغ رای یا تصمیم قطعی سازمان امور مالیاتی، میتوانند شکایت علیه سازمان امور مالیاتی را در تهران به دیوان عدالت اداری و در شهرستآن ها به دفاتر استانی دیوان عدالت اداری تقدیم نمایند.
عذر موجه که باعث عدم اعتراض و شکایت یه تصمیم سازمان امور مالیاتی باشد نیز به شرط احراز در دیوان از مهلت ها کسر میشود.
ما در ارژن در کنار شما از صدور برگه تشخیص تا اخرین مرحله هستیم تا منصافته ترین مالیات پرداختی را داشته باشید تا ضمن رونق کسب و کار و واحد اقتصادی شما، برای آبادانی هرچه بیشتر کشور عزیزمان تلاش کرده باشیم.
«گروه مشاوره و خدمات مالی ارژن» گروهی از شرکت های مالی ارائه دهنده خدمات تامین مالی، مشاوره های مالی، مالیاتی و بیمه ای، خدمات حسابداری و حسابرسی، مدیریت دارائی و خدمات آموزش تخصصی مالی میباشد که با استفاده از روش های نوین جهانی و همراهی متخصصان ایرانی، نهایت تلاش خود را برای فراهم آوردن کارآمدترین نتایج و ارزش آفرینی برای مشتریان خود به کار می گیرد.
کلیه حقوق این سایت برای گروه مالی ارژن محفوظ است
طراحی و توسعه: nedabayat777@gmail.com
WhatsApp us